گنج نماز - قسمت سوم
14- شناسایی خانه کعبه:
آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا خانه کعبه به صورت مکعب است؟! کعبه 6 وجه دارد که هر وجه به شکل مربع است و 4 ستون دارد( که به آن رکن میگویند) ؛ رکن یمانی : جایگاهی که دیوار شکافته شده و محل ورود و خروجی برای تولد مولود کعبه ؛ اسدالله الغالب ؛ مولی المتقین و مولی الموحدین ؛ امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(علیه السلام) است(جالب اینکه حدود 14متر است). رکن شامی ، رکن عراقی و رکن حجرالاسود. خیلی زیباست که به خانه کعبه ، خانه عتیق هم میگویند ؛ عتیق یعنی به هیچ مالکی وابسته نیست و از هر صاحبی ، آزاد است و فقط مخصوص خداست و هیچ کس نمیتواند صاحبش شود الی یوم القیامة.
15-ارض، اولین نقطه خشکی است که زیر خانه خدا قرار دارد. در این نقطه به امر خداوند قادر متعال ، به دست پیامبران پاکش ، خانه کعبه(خانه خودش) بنا میشود.پس شناسنامه خداوند است زیرا این خانه را به نام خانه توحید بنا کردهاند که توحید، اصل اول اصول دین است و در قرآن کریم یک سوره به نام توحید آمده است که نام دیگرش اخلاص میباشد شاید برای همین است که یکی از نامهای خانه خدا، بیت العتیق است یعنی خانه آزاد و آزاد کننده بندگان از همه قیدها و وسواسها و خناسها یعنی به اخلاص رساننده که همان جدا شده و آزادشده است.
16- همانطور که اشاره شد عدد ابجد کلمه ارض=1001 است که حروفش همان حروف رضا(علیه السلام) است{ارض=رضا=1001}. تعداد اسماء الحسنی پروردگار عالم در جوشن کبیر 1001 اسم است.عدد 1 (=ا)برابر حرفِ اول و عدد 1000 (=غ) برابر آخرین حرفِ الفبای ابجد(28 حرف) است . تمام قرآن عزیز که حامل کلّ 1001 اسماء و کلّ اسرار هستی است، از این 28 حرف است یعنی باطن 1001 میباشد.پس خانه کعبه یعنی کلّ قرآن !
17-باطن کعبه: به خواست خداوند متعال ده سال پیش از مبعث، دیوار کعبه شکافته(گشوده) شد و گنج اسرارِ نبأ عظیم ؛ مولود کعبه قدوم مبارکش به دنیا ظاهرشد. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به عدد 12 متولد شد{یک خودش+11 ذریه نورانی معصوم(ص) در بطنش} پس باطن کعبه به عدد 12 گشوده شد! و خیلی زیباست که حضرت علی(علیه السلام) صاحب عدد30 است ؛ 30 سال پس از تولد پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) بدنیا آمد در مجرای توحید به حرف ل =30 (در خانه کعبه) متولد شد و تا 30 سال پس از رحلت ایشان زندگی فرمودند و در سال 40 هجری به شهادت رسید که به عدد حرفِ م (=40) ؛میم آخرِ بسم الله الرحمن الرحیم ، عالم را قلب به میم فرمود. عدد 30 برابر با عدد ابجد حرف ل به جایگاه عددی 12 است! و در عربی حرفِ ل یعنی برای و این حرف، در ملکیتِ مالک الملک پروردگار عالم است که همه عالم ، مجرای حرفِ ل یعنی لا اله الا الله است که این کلمه طیبه هم 12 حرف دارد! پس حضرت ، هم ظاهر و هم باطن عالم را در اسرار توحید پرده برداری فرمود و خود، مولی الموحدینِ عالم است و خود، کاتب کتاب الله و کلام الله ؛ قرآن کریم در 30 جزء میباشد.
18-ظاهر کعبه: خانه کعبه 4 رکن دارد و هر طرف آن هم به شکل مربع است که 10=4+3+2+1 ؛ حقیقت گنج عشر است.و همانطورکه میدانید سقفِ 4 گوش روی 4 رکن است که میشود 4 روی 10 یعنی حقیقت وجود مبارک چهارده معصوم(صلوات الله علیهم اجمعین)! { سقف کعبه تقریبا به شکل مستطیل است (استیلای قدرت پروردگار یکتا) که در دعای سحر میخوانیم:اللهم انی اسئلک من قدرتک بالقدرة التی استطلت بها علی کل شیء و کل قدرتک مستطیلة} پس باطن خانه کعبه 12 شد و ظاهرش 14! چند نکته در خود نهفته دارد که در زیر به آن اشاره میشود:
18-* اول اینکه به 4 رکن ، عدد 10 بدست میآید(اتممناهابعشر). همانطورکه اشاره شد مولود کعبه ؛ حضرت علی(علیه السلام) به عدد 12 بدنیا آمد که 12=جایگاه عددی حرف ل=30 .حال آیا ما درتمام ساعات و روزهای سال در 12 ماه و 30 روز ماه ، غرق نیستیم؟!
*درواقع تمام این ایام ، در ولایت 12 امام معصوم(علیه السلام) غرق است اما به شرطی به قبولی تمام میرسید که به اتممناهابعشر وصل شود.یعنی شرط قبولی ، همان قبله ایست که 4 رکن دارد و همان قبله ایست که 14 نور مقدس(صلوات الله علیهم اجمعین) ، روح ولایت خلیفة الهیاش است.
*به خاطر این است که تمام سال قمری در دوازدهمین ماه آن که ذیحجه است،باید همه به 10 روز اول آن وصل شوند(مخصوص در حج واجب) تا یک سال که 12 ماه است همه به اربعین لیله برسند و برای آخر سال به طهارت ، وارد محرمِ سال جدید شوند چون دهه عاشورا ، دهه طُهر است. و تمام شدن صَفرش هم (بعد از روز اربعین تا آخر صفر) یک دهه طُهر است برای ترک عالم دنیا به آخرت.
حال اگر قبله را خوب شناختی با قلبی پر از معرفت آن را دریاب که نماز بی امام ، باطل است و امام زمان(علیه السلام) ، امام این قبله است و همیشه قائم بر نماز است و تا نماز به ایشان وصل نشود به قرب الی الله نمیرود. تا به رضای او نرسد ، به رضای خدا نمیرسد.اللهم عجّل لولیک الفرج و العافیة و النصر
هر کس به نماز مقبول رسید ، قبله را نگه میدارد و انشاءالله به عدد 37 میرسد یعنی شاگرد اول میشود. عدد 37 برابر با جایگاه عددی نام حسن(علیه السلام) و برابر عدد ابجد نام زکی است یعنی اگر نمازِ حسن بیاوری ، زکی یعنی نورانی میشود و نمره اول به شما میدهند که این نماز ، نماز مقبول است.
چرا گفتن اذان و اقامه (برای نمازهای واجب) ، مهم است
اذان یعنی چه؟ اِذن به معنی اجازه دادن است اما اگر بگوییم اُذ ُن ، معنیاش میشود گوش. بنابراین میتوان گفت (از جهت معنای ریشه کلمه) اجازه داده میشود تا گوش صدایی را بشنود! در اینصورت این صدا باید مهم باشد و شنیدنش یک نوع منفعتی برای شنونده دارد و ندا از یک خبری است!
پس کلمه اذان یعنی اعلام کردن. آن خبر مهم! و امر گفتن این اعلام از صاحب الامری است که باید خبررسانها در جایگاههای مخصوص اعلام این خبر کنند! بنابراین جایگاه اذانگو را مؤذنه میگویند و این جایگاه در کنار گنبد مساجد یعنی جایگاه عبادت و فریضه واجب به صورت گلدستههای بلند ساخته شده که مؤذن (اذان گو) بر آن بلندی که در قداست آن جایگاه به گلدسته نام گرفته است، بالا برود و اذان بگوید تا صدایش به اطراف برسد.
نتیجه میگیریم که به اذن خداوند کریم ، مؤذن در جای مشخص و مقدس و در وقت مشخص ، مردم را با گفتن اذان به سوی نماز دعوت میکند. یعنی یا ایها الناس ! پروردگار عالم اجازه ورود(اذن دخول) میدهد به همهی بندگانش با هر نژاد و موقعیت و سِن(پیر و جوان) و جنسیتی(زن و مرد) و ... ، تا از مجرای صلوة به آنها صله دهد!
چون درهای آسمانها باز میشود ، تمام عرش و کرسی ؛ حامل باطنِ جماعت میشوند که در محاذی ستونهای کرسیه السموات و الارض ، خانه خداست. و صاحب نماز بپا میخیزد ؛ قائم بر حق نماز را اقامه میفرماید از درون خانه خدا ، امام و حجت خدا ؛ صاحب عصر و الزمان ، نماز را بپا میکند!
حالا بدانید که آسانسور به اعلا و قرب الی الله و رضای حق رسیدن ، فقط صاحبِ نماز است که اگر در هر جای دنیا باشی و با هر کوله باری از اعمال ، اگر به واقع وضو بگیری و رو به قبله خانه خدا کنی و در هنگام اذان ، لبیک به حق گویی ، در این جماعت عظیم شرکت میکنی!
آیا این همه زیبایی اذان، برای این صله و رحمت خدای مهربان نبود؟! پیامبر اکرم(ص) فرمود: الصلوة معراج المؤمن ؛نماز وسیله عروج مؤمن است. پس در اذان میشنویم و میخوانیم حیّ علی الصلوة ،حی علی الفلاح ؛ بشتاب برای نماز ، بشتاب برای رسیدن به فلاحت و رستگاری.
خیلی زیباست که ذکری را در اذان واقامه باید دو بار بگوییم. زیرا شما که با بحث اعداد آشنا شدید ، میدانید که هم برای رسیدن به خیرات دنیا و گرفتن گنج عشر است و هم برای رسیدن به کلّ خیرات آخرت که وصل شدن به گنج عشر است. چون عدد 2 برابر حرفِ ب میباشد که باء بسم الله سوره مبارکه حمد ، کلّ قرآن و وجود مبارک انسان کامل و ولایت علی ابن ابیطالب و یازده ذریه معصومش (صلوات الله علیهم اجمعین) است. و اگر عدد 2 را به حروف بنویسیم ، عدد ابجدش 10 میشود (دو=10) که عدد 10، گنج عشر و حقیقت وجود مبارک چهارده معصوم(صلوات الله علیهم اجمعین) است {10=4+3+2+1 یعنی 4 روی 10 که میشود 14}.
پس اذان ، اعلام وقت نماز از بزرگِ بزرگان ؛ پروردگار عالم است که با ندای الله اکبر (4 بار) آغاز میشود. الله اکبر ؛ خدا بزرگتر از آن است که بتوان وصف کرد. این معنای تحت لفظی و ساده این ذکر مبارک است.اما ای عزیزان! درواقع یعنی خدا هست و دیگر هیچ! چیزی نیست که بتوانی بگویی بزرگتر! پس بنده وقتی صدای اذان را شنید باید بزرگی و عظمت امر مولایش را از هر کار و مسئولیتی بالاتر بداند و طوری کارهایش را تنظیم کند که سر وقت در میعادگاه یعنی خانههای خدا (مساجد) حاضر شود.
وقتی بانگ الله اکبر به 4 بار زده میشود یعنی: جمع اعداد 1 تا 4 میشود 10 و دنیا خوانده شد:کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا.آیا صاحب عدد 10 ، اباعبدالله الحسین(ع) نبود؟ {یک خودش+9 ذریه معصوم در بطنش=10} آیا ایشان ظهر عاشورا نماز را بپا نکرد؟ پس وقتی میفرماید :کلّ ارض کربلا یعنی همه جا و در همهی زمانها ، شیاطین و وسواسها نمیخواهند نماز بپا شود. اما باید با آنها بجنگیم تا نماز را اقامه کنیم. جالب است که جایگاه نماز را محراب میگویند و محراب یعنی جای جنگیدن! پس معنی کلّ ارض کربلا باید معلوم شود.
این ظاهر نماز است. وقتی ظاهر نماز را حفظ کردیم ، تازه باید با شیاطین درونی بجنگیم.چون اگر بخواهیم فقط به خدایِ الله اکبر توجه کنیم ، باید تمام حواس و حضور قلب خود را به جهت قبله حفظ کنیم تا از پراکندگی فکر و حواس ، فقط متوجه به خدای لاشریک له شویم. پس باید جلوی هر راهی را که شاید شیطان از آن مسیر، راه آسمانی ما را میبندد، بگیریم.
راههای بستن ورودی شیطان در نماز
1)مسائل نماز را یاد بگیریم. 2)صحیح خواندن نماز را بیاموزیم. 3)خمس مال داده شود تا (راه حرام مالی) را برای لباس و جایگاه نماز بسته نگه داریم. وهمه چیز از جایگاه و لوازمات نماز، مباح باشد. 4)در اول وقت ، نماز را اقامه کنیم. 5)سعی کنیم در مساجد محل شرکت کنیم. 6)سعی شود نماز به جماعت خوانده شود. 7) نماز را با استغفار و بدون آزار و اذیت کسی ، اقامه کنیم. 8)نماز باید با نیت خالصانه و فقط برای رضای خدا قربتا الی الله باشد. 9)انشاءالله نتیجه نماز که تنهی عن الفحشا و المنکر است را در خود ببینیم.
شروع اذان بعد از 4 تکبیر(الله اکبر) ، گفتن 2 بار شهادت به وحدانیت خداوند (توحید) ؛اشهد ان لا اله الا الله و 2 بار شهادت به رسالت ؛اشهد انّ محمدا رسول الله {اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم} و 2 بار شهادت به ولایت ؛ اشهد انّ امیرالمؤمنین علیا ولی الله (و اولاده حجج الله) {اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم} است.
از این زیباییها چه برکاتی نصیب ما میشود(هم ازنظر ظاهر و هم باطن) ؟!
حقیقت شستوشو قلبها
در دنیا شست و شو و تمیز کردن با آب است.اما میدانیم اگر شخص کافر هزار بار هم در آب دریا فرو رود و بیرون بیاید (آب کشیده شود) نه تنها پاک نمیشود بلکه قطرات آبی که از او میریزد هم عین نجس است{نَفَسش،عرقش نجس است یعنی خودش، عین نجس است} . چرا شست و شوی ظاهری او را پاک نمیکند؟! چون از قلب ، به خالق خود کفر دارد پس باید قلب ، طهارت پیدا کند و از عین نجس به عین پاک برسد! در احکام دین مبین اسلام آمده که اگر این فرد با نیت خلوص قلبی ، شهادتین را بگوید یعنی اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله(ص) ، خداوند یکتا او را از قلب شست و شو میدهد! راستی فکر کردهاید چرا؟! اولا این دو شهادت با عظمت ، حقیقت کلّ قرآن است زیرا قرآن حقیقت آب و شست و شو دهندهی حیوانیت به انسانیت و از عین نجاست به عین طهارت است.
عدد ابجد کلمه آب (به صورت بسیط) 114 میشود که برابر با تعداد سورههای قرآن کریم است {(الف=111)+(با=3)=114}. و خالق یکتا تمام قرآن را مجرای توحید خود قرار داد. و در سوره مبارکه اخلاص به پیامبر بزرگوارش فرمود:
قل هو الله احد؛بگو او خدای احد است. پس باید بندگانش شهادت دهند که غیر از الله ، خدای دیگری نیست که میشود اشهد ان لا اله الا الله. و همچنین رسولش را که قرآن به قلب مطهر او نازل شد ، معرفی میفرماید در آیه 29 (آیه آخر) سوره مبارکه فتح :محمدٌ رسول الله ... .پس بندگان خدا باید شهادت دهند : اشهد انّ محمدا رسول الله (ص).
بنابراین خداوند کریم انسانها را 2 بار زیر شست و شوی آب جاری قرار داد تا از قلب عین نجاست حیوانی به عین طهارت انسانی برسند.
نکته: عدد ابجد کلمه جاری=214 که برابر با عدد ابجد کلمه طُهر است. و جمع ارقامش 7 میشود(7=4+1+2) که برابر آیات سبعه سوره مبارکه حمد است و به قول پیامبر(ص) تمام قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است... . و جایگاه عددی کلمه جاری=34 است که برابر با عدد ابجد کلمه دل میباشد. آیا معجزه نیست که این حقیقت طُهر جاری میشود در دل ! و وجود کافر را از کفر قلبی پاک میکند و دل او را که در اصل ، جایگاه خداست از بتهای شرک به خلوص توحید پاک میکند.
اما شهادت سوم ؛ اشهد انّ امیرالمؤمنین علیا ولی الله (ص)
این شهادت که جانِ قرآن است و این ولایت کبری، راه طهارت دنیا را به طهارت بیت بهشتی باز میکند یعنی بدون ولایت 12 امام و 14 نور مقدس(صلوات الله علیهم اجمعین) راه به بهشت نداریم!
احکام مربوط به نماز(غسل و وضو و آداب نماز و قرائت و شکیات و خلاصه تمام مسائل نماز) که تا 4000 مسئله شمرده شده است به شرطی صحیح ادا میشود و انشاءالله به رضای خدا و قرب او میرسد که نماز رو به قبله خوانده شود. پس شرط قبولی و شرط صحت نماز، رو به قبله شدن است. آیا از درون این قبله ، روح وجانِ نماز متولد نشده است؟! و خداوند کریم خانه خود را با روح و جسم معرفی فرموده است و حجت و ولی و خلیفه بر حقّش را نشان میدهد که آنجا محل اقامه خلیفه خداست. و خداوندِ اعلا نام زیبای امیرِ خلفاءِ خود را علی صلوات الله علیهم اجمعین گذاشته است که بدون علی(ص) و اولاد معصومینش(ص) ، راه به اعلا نداریم. و شرط داشتن ولایت ، راه رسیدن به باب طهارت بهشت است. ولایت ، ایمان قلبی هر مسلمان است.اسلام باید در بطنش ، ایمان باشد و ریشه کلمه ایمان ، امن است یعنی تا ایمان نباشد ، مسلمان در جایگاه امن در قیامت مستقر نمیشود. وخداوند متعال خانه خودش را خانهی امن ؛ مسجد الحرام قرارداد و بیت الله نامید که این بیت ، مأمن و مأوای علی(ص) و اولادش و 14 نور مقدس (ص) است. {اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم}{نقل است که از میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(رحمةالله علیه) پرسیدند: آیا شما ، اشهد انّ علیّا ولی الله را جزء اذان میدانید؟ ایشان فرمودند: ما اذان را جزءِ این جمله میدانیم ... !!!}
بنابراین خداوند یکتا خواست که در بطن احکام ، ما هر روز 5 یا لااقل 3 بار اذان و اقامه بگوییم که اگر به خاطر اعمال ظلمانیمان در روز ، راه به اعلای قرب خدای مهربان بسته شده باشد با خواندن کلمات شهادتین و شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علی(ص) ، ظلمات و کفران و شِرکهای درونیمان قبل از نماز تطهیر شود ، آنگاه وارد نماز شویم.
اقامه :
اقامه یعنی مستقر شدن، بپاکردن، بنا نهادن . مثل دانهای که در زمین بکاریم تا سبز شود ، آنگاه که به درخت تنومندی تبدیل شد با ریشه و ساقه و برگ و رسیدن به میوه ، به حقیقت اقامه میرسد و در جایگاه حقیقی ، مقیم شده و جلوه میکند.
این ثمر و میوه اگر واقعا نماز مقبول باشد ، آثارش در وجود و زندگی دنیا و آخرتی ما میشود مصداق آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت: ...انّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکرالله اکبر... .
چند حدیث در اهمیت گفتن اذان و اقامه
روایت شده :"هنگامیکه فرشتگان صدای اذان اهل زمین را میشنوند، میگویند :این صدای امّت محمد(ص) برای وحدانیت خداوند است . پس از خداوند برای امت محمد(ص)استغفار میجویند تا از آن نماز فارغ شوند". "و کسی که اذان را بشنود و بگوید آنچه را مؤذن میگوید، روزیاش افزون میشود".
هشام بن ابراهیم نزد امام رضا(ع) رسید و از بیماری و نداشتن فرزند شکوه کرد حضرت به او دستور داد که در خانهاش با صدای بلند اذان بگوید.
امام صادق(ع): کسیکه با اذان و اقامه نماز بخواند دو صف از فرشتگان پشت سر او نماز میخوانند و کسیکه با اقامه بدون اذان نماز بخواند یک صف از فرشتگان پشت سر او نماز میخوانند. راوی میگوید عرض کردم : طول هر صف چقدر است، فرمودند: کوتاهترین آن از شرق تا غرب و طولانیترین آن از زمین تا آسمان است. (ثواب الاعمال ص45)
چند حدیث از پیامبر(ص): *"ساکنان آسمان تنها اذان مردم روی زمین را میشنوند"(المجروحین ج2 ص64).
*"و اما اذان ، پس اذان گویان امّتم با پیامبران و صدیقان و شهیدان محشور میشوند".(الاختصاص ص33).
*"به درستی که شیطان وقتی صدای اذان را میشنود، فرارمیکند"(کنز الاعمال حدیث20951).
*"اگر مردم میدانستند چه فضیلتی دارد اذان گفتن و شرکت در صف اول جماعت، هر آینه برای این کار قرعه کشی میکردند"(بحارالانوارج84ص162). *"زمانی خواهد آمد که اذان را تحقیر کرده و آن را به افرادی ناتوان میسپرند"(کنزالاعمال ج7 ص690 ).
ارکان نماز
در كتاب احكام يعني رساله علميه نوشته شده است: نماز پنج ركن دارد:1-نيت 2- تكبيرة الاحرام3- قيام متصل به ركوع 4- ركوع 5- سجده.
*نیّت:
عدد ابجد کلمه نيّت =470 است (11=0+7+4) و جالب است که عدد ابجد کلمه عشق هم 470 میشود. پس نتيجه زيبايي از اولين ركن از اركان نماز يعني نيّت ميگيريم كه تا شيعه نشويم و تحت ولاي چهارده معصوم(ص) قرار نگیریم ، و نيّت ما همراه يقين و تقوي و ايمان كامل نباشد ، نماز قبول نميشود و صورت اصلي خود را به ما جلوه نميدهد. عدد 470 یعنی70+400 که عدد ابجد کلمه شمس=400 (صفتش روشن کنندگی است) و 70=ع است که معنی میشود به روشن کنندهی عین!(پس اگر تقوي الهي پيدا كنيم خداوند به ما روشن بيني و آگاهي عنایت ميفرماید).
و جايگاه عددي کلمه نيّت=56 ميشود (11=6+5) که عدد 56 برابر است با جایگاه عددی کلمات عشق=ذکر=اخلاص=لاالهالاهو=رحمان=خالق و ... . اگر در این کلمات خوب دقت کنید به معنای نیت خالصانه پی خواهید برد! از جمع ارقام 470 و 56 به عدد 11 رسیدیم که برابر با كلمه حج و كلمه مبارك هو است يعني همانطور كه قلب ، محلّ حيات و قبله بدن است و تمام سلولهاي بدن به گرد آن طواف میکنند ؛ اگر قلب سالم باشد ، اعضاي بدن سالم است و اگر قلب مريض شود، همه بدن بيمار ميشود و اگر قلب بميرد همه بدن بدون او ميميرد.
فقط اين را بگويم همانطوري كه عدد ابجد نيّت 470 بود كه درواقع نيّت ، بايد به "هو" برسد و انجامش "حج" است(11=0+7+4 و 11=هو=حج). اگر صِفر اين عدد را برداريد ميشود 47 كه برابر است با جايگاه عددی نام مبارك حسين(ع) ؛ او كه با تمام نيت پاك و خلوص كاملش و اهداي تمام يارانش و فرزندانش و تمام رگهاي خود و قرباني دادن جانش و اهداي سرش در ظهر عاشورا فرمود که هدف قیام من در4 چیز است : "قد اقمت الصلوة و آتيت الزکوة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر". اين رسالت حسين بن علي(ع) است كه ایشان در تمام وجوهات به شکل کامل وظیفهی خود را انجام داد. حال اي شيعيان و محبّين! اين قدم سنگيني است در وادي مقدس نماز که اميدوارم الي يوم القيامه ثابت قدم بمانیم. پس بكوشيم كه در تمام شبانه روز كارهاي خود را با نيّت خالصانه ، به نور تبديل كنيم. عمل بنده بدون نيت ، مثل بدن بيروح است!
در تمام قرآن كريم 11 جاي آن احكام سكته يعني ايست يا وقف بايد انجام شود كه 7سكته در سوره مباركه حمد است؛ سورهاي كه خود 7آيه دارد و تنها سورهايست كه بسم الله آن يك آيه محسوب میشود. پيامبر(ص) ميفرمايد: قرآن يك ظاهر دارد و يك باطن ، كه بطن آن 7 حجاب و در جايي 70 حجاب و در جاهايي 70000 حجاب است كه كلّ 7 آيه مباركه در بسم الله الرحمن الرحيم آن و تمام بسم الله الرحمن الرحيم در 7حرف يعني بسم الله و تمام آن در باء بسم الله و تمام محتوا در نقطه زير باء بسم الله است كه اميرالمؤمنين ؛ مولاي متّقيان ؛علي بن ابيطالب(ع) فرمود:"انا نقطة تحت الباء" من نقطهی زير باء هستم. پس بدان اي شيعه 14 معصوم صلوات الله عليهم اجمعين! نقطه ورودي در قرآن و نماز ، نيّت است. نيّت ، نقطهی پُرمحتواي هر عملي است كه بايد در تحت ولاي ولي اعظم ؛ امام زمان(عج) باشد.
*تكبيرة الاحرام:
به معنی گفتن الله اكبر به زبان عربي كامل(ادای صحيح) است. مؤمن بعد از نيت خالصانه ، وارد وادي مقدس محراب ميشود كه با ادب كامل و با حضور قلب و آگاهي تمام پا در جايگاه انبياء و اولياء و ملائك و كرّوبيان میگذارد. آنها كه سر به سجده خالصانه بر درگاه حق سائيدهاند و از آنجا به عروج آسماني خويش رسيدهاند؛ سجدهگاه مولاي متقيان علي(ع) و محراب همیشه خونين ابا عبدالله الحسين(ع). جايي كه ظاهراً روي زمين است ولي محراب واقعي، قلب هر مؤمن است كه چگونه تكبيرة الاحرام را ميگويد! محراب يعني جاي حرب، مکان جنگيدن با دشمن خداوند: شيطانها، وسواسها، خناسها و آنچه غير اوست. آنجا بنده خالص او هستي و اطاعت از اوامر او را ، و كبرايي او و قدرت لا يزالش را، هست مطلق او را، و هيچ بودن كامل خود را...، با صداي بلند اقرار میکنی و میگویی: "الله اكبر".
راستي ميشود که مؤمن الله اكبر بگويد و نماز خود را آخر همهی كارهاي دنيائياش انجام دهد؟ يا براي هر كاري لباس و جايگاه و تشريفات مخصوص قائل باشد الا نماز؟ براي هر كار دنيايي حاضر باشد که هزينه كند يا وسائل آن را فراهم آورد الا آمادگي براي نماز!
پس مؤمن هنگامي كه رو به قبله و پشت به تمام كارهاي دنيا كرد و دهان خويش را به كلمات نوراني نماز و راز و نياز با مولا خوشبو کرد ، باید سعي كند ظاهرش نيز اينگونه باشد و قلبش عاشقتر و متوجهتر باشد! حضرت ابراهيم(ع) ميفرمايد: " إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ " به راستي من خالصانه روي دل به سوي كسي داشتهام كه آسمانها و زمين را آفريد و من از مشركين نيستم. (آيه 79 سوره مباركه انعام)
جایگاه عددی کلمه الله اکبر=64 است که با عدد ابجد کلمات دین=ناجی= کلید برابر است.درواقع الله اکبر اقرار به حقیقت دین و افشای ناجی واقعی و کلید تمام قفلهای بسته است! عدد ابجد کلمه الله اكبر= 289 است که اگر ارقامش را با هم جمع كنيم 19ميشود (19=9+8+2) . طبق حدیثی از پیامبر(ص){که درادامه بطورکامل بیان میشود} محتوای تمام قرآن در سوره مبارکه حمد جمع است و تمام سوره حمد در(19 حرفِ) بسم الله الرحمن الرحيم آن جمع است و... .
پس گفتن مقبول تكبير(الله اکبر)،انسان را به وادي 19 حرف بسم الله... سوره مباركه حمد كه باب الله است و جان قرآن میبرد! با كلمات مباركه سوره حمد ، باب براي مؤمن باز ميشود و انشاءالله در وادي عشق به عبادت خالق هستي و بدون واسطه به درگاهش وصل ميشود. نماز عشق به پا ميشود و بلاواسطه ميگويد: "ايّاك نعبد و ايّاك نستعين"تنها و فقط تو را ميپرستم و تنها و فقط از تو ياري ميجويم.
*قيام متصل به ركوع:
یعنی هنگاميكه حمد و سوره كامل خوانده شد بايد مكث كوتاهي داشته باشيم (به اندازه يك الله اكبر گفتن صبر كنيم) بعد وارد ركوع شويم. اين قيام ، يك ركن است يعني چه؟ شايد اين طور معنا شود كه اگر آگاهانه و خالصانه فهميد ه باشيم كه در مقابل عظمت چه كسي هستيم و چه خواندهايم ، آنگاه كمر بندگي خويش را فقط براي يكتاي سبحان فرو ميآوريم و به ركوع ميرويم پس قبل آن به اين كمال فكري ميرسيم و ميدانيم براي چه وجودي كه خالق ماست و هستي ما زهستي اوست ، تعظيم و تكريم ميكنيم . به همین دلیل این مکث ، واجب است.
*ركوع:
عمل ركوع رسيدن به حدّ بندگي است و با خضوع و خشوع ، راكع ميشويم عدد ابجد کلمه رکوع=296ميباشد. كه اگر ارقامش را جمع كنيم ميشود (17=6+9+2) و در نهايت 8 ميشود (8=7+1) كه درمقابل رضاي او به رضا ميرسيم (انشاءالله) و جايگاه عدديش 53 ميشود كه برابر عدد ابجد نام مبارك آسماني پيغمبر بزرگوارمان ؛ احمد(ص) است درحقيقت حضرت جلال و عظمت خالق يكتا را در ركوع از درون قلبش مشاهده كرد ، آن قلبي كه عرش الرحمن است و آنگاه ايستاد و بعد به مقام كامل ادب ، به سجده افتاد.
نکته:علماي علم تجويد ، قرآن کریم را به 1000قسمت تقسيم كرده و هر قسمت را يك ركوع ناميدهاند.
*سجده:
همانطورکه بیان شد نماز 5 ركن دارد و ركن پنجم ، سجده است و ما پنج نوبت نماز واجب ميخوانيم. عدد 5 (در كتاب راز حجاب) توضيح داده شده است كه حلقه بندگي انسان براي معبود خويش ميباشد. اما در پيروي و شيعه بودن 5تن(ص) كه درواقع وجود همهی معصومين(ص) است، پنجمين معصوم وجود مقدس امام حسين(ع) است. عدد ابجد کلمه سجده= 72 ميباشد و مولا تنها كسي است كه سرِ بندگي و سجده دائم بر زمين گذاشت و سر را بر نداشت تا سرِمبارک ایشان را از بدن جدا كردند{ پس از آن هم سر مطهرش را بر سر نیزه کردند که عدد ابجد کلمه نیزه هم 72 میشود}. ایشان بود كه در صحنه عاشورا طوري حماسه آفريد كه تمام انسانها و مخصوصاً شيعيان و محبّانشان تا قيامت بايد از اين وادي بگذرند و درجهی خلوص قلبشان براي دين و ايمان و براي نصرت امام زمان خويش امتحان گردد و آنگاه درجه بندگي و قبولي را دريافت ميكنند. و 72 يار وفادار ، همه مثل پروانه به گرد وجود مقدس سيدالشهدا جمع شدند و سر وفاداري در راه دوست گذاشتند. (نکته: اسم فرقه در قرآن کریم 72 بار آمده است).
آقا ابا عبدالله الحسين(ع) حقيقت را براي عارفين و سالكين و شيعيان خويش آشكار ساخت و حجت را بر همگان تمام كرد كه در قيامت هيچ عذري باقي نماند. بالاترين عمل از درجه تواضع و بندگي در عبادات مخصوصاً نماز، سجده است يعني اطاعت محض پرودرگارعالم و امام حسين(ع) ، امام ساجدين و فرزند بزرگوارش سیدالساجدین ؛زین العابدین(ع) است.
عالم در 72(=سجده) غرق است که حقيقت وجود 7 تا 2 تا است و جايگاه عددي کلمه سجده =27 ميشود كه روز بعثت پيغمبر بزرگوار(ص) در 27 ماه رجب است و در آن روز، جايگاه حقيقت اطاعت و بندگي از قلب مطهرايشان ظاهر گرديد يعني قرآن، كتاب آسماني و نسخه حكيم ؛ پروردگارعالم (سبحانه و تعالي)! يكي از اسماء پيامبر بزرگوارمان در قرآن کریم ، سبع مثاني است يعني 7 تا 2 تا كه برابر ميشود به 14 نور مقدس ائمه طاهرين(ص) كه همه اين عزيزان ، نورٌ واحد هستند{اسم آسماني حضرت رسول(ص)، احمد و اسم زميني ايشان ، محمد(ص) است . ريشه هر دو اسم مبارك ، حمد ميباشد که در زمين و آسمان جلوه كرده است پس وجود مقدسش ، سبع مثاني است) و حضرت ميفرمايند: تمام محتوای قرآن در سوره مباركه حمد قرار دارد و سوره مباركه حمد ، سبع مثاني است(7 تا 2 تا) كه مفسران از چند جهت معني كردهاند: عدهاي ميگويند چون نیمی از آیات، پروردگارعالم خود را با اسمايش معرفي ميفرمايد و نيمي براي بندگانش ميباشد و بعضي فرمودهاند: هر آيه اين سوره مباركه دو قسمتي است مثل (بسمالله) الرحمن الرحيم ، (الحمدلله) رب العالمين، (الرحمن) الرحيم، (مالك) يوم الدين تا آخر.
خلاصه در نمازهاي واجب كمتر از دو ركعت نداريم و در هر ركعت واجب است يكبار سوره مباركه حمد خوانده شود پس در 2ركعت ميشود (2تا 7تا).
در هر ركعت دو بار سجده انجام ميشود و در هر سجده7 موضع بدن واجب است به زمين برسد(2تا 7 تا) (پيشاني-دو كف دست-دو زانو-دو انگشت شصت پا).
در خلقت عالم 7طبقه آسمان و در زمين 7 طبقه زمين است و هر دو ميشود (2تا 7 تا) و همه تسبيح گو هستند.
منجّمين در آسمان تجمع و شكل ستارگان را نام گذاري كردهاند و گفتهاند دبّ اكبر و دبّ اصغر و هر كدام 7 ستاره است رويهم ميشود (2تا 7تا) .
هفته 7 روز و يك سال شامل 52 هفته است. عدد 52 برابر است با كلمه سوره مبارك حمد (سبع مثاني است) پس يكسال 52 تا 7 تا است.
اميدوارم متوجه باشيد كه همه ما در سبع مثاني يعني در حمد غرق هستيم(الحمدلله ربّ العالمين) و ايام ، نموداري از اطاعت محض پروردگارعالم است كه درواقع همه ساجد او هستند.
در وجود انسان 7 نفس نوراني است و 7 نفس ظلماني. نفوس نوراني براي تعالي پيدا كردن آسماني است و نفوس ظلماني ، لازمه زندگي در زمين است يعني كمال ما ، در2تا 7تا است .بنابراين همه عالم در عدد 14 محاط هستند، همه ريزه خوار سفره حجة الله الاعظم، امام زمان صلوات الله عليهم اجمعين ميباشند.(كاش نمك خورده، نمكدان نشكنيم!) .
پس نماز ، معناي كامل اين توصیفات است و همهی نماز ، در سجده به معني واقعي خود ميرسد. ذكر مبارك سجده" سبحان ربي الاعلی و بحمده" ميباشد. معني ظاهري آن اين است كه پاك و منزه است پروردگار من كه بلند مرتبه است و حمد و ستايش مخصوص اوست. ولي عرفان ، معني عميقتري به ما ياد ميدهد! پاك و منزه است پروردگار من كه حمد و ستايش مخصوص اوست كه او ربي الاعلی است زيرا اوست كه هر لحظه ، جماد را به نبات و نبات را به حيوان و حيوانيت را به انسان ، تعالی ميدهد .
و انسان در حال اطاعت كامل يعني سجده واقعي ، عروج انساني پيدا ميكند و وجود مقدس امام حسين(ع) ، راز سجده را با شهادتش در قتلگاه افشا ميكند. ایشان در حلقه بندگي به عنوان پنجمين معصوم(ص) ، راز وراثت انبياء و اوليا و جد و پدر و مادر و برادر بزرگوارش را به ظهور گذاشت و بالاترين درجهاي كه يك انسان كامل ميتواند دريافت كند را جلوه داد و آن ، قلب شدنِ نفسِ حيواني به حقيقتِ انساني است.
هر انساني اگر از دنيا برود ، بدن او ميته و نجس ميشود و غسل به آن وارد ميشود و اگر هر انسان زندهاي او را مسّ كند (در حالي كه بدن سرد شده باشد) غسل مسّ ميت به او واجب ميشود يعني حدث اكبر برایش رخ میدهد و بدون غسل ، اجازه ورود در نماز را ندارد. انسان ميته ، دست عملش از دنيا كوتاه شده و تكليف از او برداشته ميشود . اينجا تكليف به زندههايي است كه او را تشييع ميكنند(اعمالش را انجام میدهند) زيرا وقتي او را غسل ميت ميدهند او تطهير ميشود و آنگاه با طهارت به خدمت معصومين(ص) ميرسد (اميدوارم عمل طاهر را با خود برده باشد) . آن كسي كه غسل مسّ ميت به او واجب شده چون با نجاست حيواني او تماس گرفته و نفس حيواني در خودش هم هست پس غلبه اين نفس به شدّتي ميشود كه بايد غسل كند تا بتواند در عمل انساني كه نماز و روزه و احكام است ورود داشته باشد.
اما كسي كه در ميدان جنگ در راه حق بر باطل جنگيده و آنگاه كشته شود ميفرمايند که از آن ساعتي كه اولين قطره خونش به زمين ميرسد گناهانش بخشيده(انشاءالله) و بدنش و خونش و جسمش پاك ميشود. اينجا انسان به مقام انسانيِ خود واصل ميشود. آنگاه مثل مولايش امام حسين(ع) ، بدنش نه غسل ميخواهد و نه كفن زيرا او طهارتش كامل است. پروردگار عالم در مورد چنين بندهاي كه شهادتش قبول شده ميفرمايد: " وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ " هرگز گمان مبرکسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
پس هر مؤمني در اثر اطاعت مقبول هميشه ساجد است يعني او هميشه 72 یار ملكوتي كمك و همراه دارد كه در هر جا كه باشد او را ياري میدهند تا در ميدان جنگ زندگي(حربگاه) ؛ با شیاطین و وسواسها و خنّاسها مبارزه کند و آنها را ريشه كن كند.انشاءالله
و آنگاه در مِحراب نماز، ستون نماز بپا ميشود و محرابش الي يوم القيامة ، جاي تسبيح ملائك ميشود. هنگاميكه مؤمن در قيامت باز ميايستد به فضل پروردگار سبحان ، خود را در محراب نمازش پيدا ميكند و از آنجا نور نماز همانطور كه گفته شد عجين جانش ميشود الي آخر.
بنابراين اباعبدالله الحسين(ع) عملاً با تمام وجودش ؛ با قرباني دادن فرزندانش و عزيزانش و يارانش و تمام اعضاء بدنش ، جان فشاني نمود و در محراب نماز عشقش، بدن مباركش 4000 زخم برداشت به اندازه مسائل نماز و خلاصه در سجدهي بندگي ، سرش را گذاشت و رضاي خود را به رضاي خداوند منّان تسليم كرد و هرگز سر خود را بلند نكرد تا آن سر را از قفا (از پشت سر) با دوازده ضربه از بدنش جدا كردند (لعنت الله علي قوم الظالمين). سر امام حسين(ع) ، ظاهراً بر نوك نيزه گذاشته شد اما آن سر بالاي همهی سرها رفت و مقامي گرفت كه اگر هر سري به راز و نياز به خداوند بلند شود بايد سر او را شفيع خود قرار دهد(سر او شد سِرّ الله و سَر او ، نقطهی رضا شد) و او قامت نماز را در محرابش بپا كرد الي يوم القيامه. ایشان امام شهدا و امام مظلومان عالم، امام همه انسانهاي آزاده عالم گشت و مقام ثار اللهي گرفت و همانطور كه گفته شد محراب او قتلگاه شد اما راه وصل همه عاشقان ، كربلاي معلي نام گرفت یعنی محلّ آزمايش و سنجش خلوص عالميان!
پرچم او بالا رفت كه بر تمام كاخهاي ظلم الي يوم القيامه بفرمايد الله اكبر و با تكبيرش تمام كاخهاي ظلم ، كوخ ميشود. انشاءالله روزي بيايد كه فرزندش ؛ مهدي صلوات الله عليهم اجمعين بيايد و ريشه ظلم را بكند. اللهم عجل لوليك الفرج،اللهم اجعلني من انصاره و اعوانه و الذابين عنه و المستشهدين بين يديه.
حلقهی پنجِ ياران امام حسين(ع) در حرم مطهر آقا اباعبدالله الحسين(ع) آشكار است كه ياران ، هرگز از حلقه بيرون نرفتهاند و تا قيامت گرد مولايشان و مقتدايشان طواف دارند!
سجده و کسره
سجده یعنی اطاعت محض خداوند و در حرکت به آن ، کسره میگویند. کسره تواضع ، کسره خشوع. بنابراین کسره در واقع مثل درختی که میوههایش رسیده میشود ، سر تواضع پایین میآورد و سجده شکر بجا میآورد که خدا بارورش کرد ، آبرویش داد و او را حامل خیر و برکت کرد. پس انسان ساجد هم باید کبر و غرور و حسد و منیّتها و خلق بد ، با سجده واقعی از او کسر شود . با سجده واقعی انسان به خودش میپردازد و ظلماتش را کسر و به نور مزیّن میشود. پس سجده واقعی ، انسان را به درجهی یخرجهم من الظلمات الی النور میرساند.اللهم الرزقنا.
از احکام سجده:
آیا زیبا نیست که نماز به سجده معروف میشود! چراکه محل خواندن نماز را مسجد میگویند و جایگاه خواندن نماز را سجاده و خانه مبارک خدا هم میشود مسجد الحرام! زیرا پنجمین رکن در ارکان نماز ، سجده است و سجده ، جمع کننده و تمام کنندهی ارکان نماز است . احکام سجده هم خصوصیات بیشتر و آداب و ادب بیشتری دارد. همانطورکه در قسمت خشکی گفتیم ، سر (در سجده) حتما باید تماس با تربت یا زمین یعنی خاک یا سنگ پاک داشته باشد.اگر یقین به پاکی جایگاه سجده نداشته باشیم، نماز باطل است. دیگر اینکه اگر وقتی سر بر سجده گذاشتیم عمدا و یا سهوا قبل از تمام شدن ذکر سجده ، سر را برداریم نماز باطل است.اگر هنگام گفتن ذکر سجده حتی دست و پا را هم از جا برداریم نماز باطل است(در حالیکه در ذکر قیام و رکوع، اگر دست تکان بخورد بی ادبی است ولی در هنگام ذکرسجده ، اگر تکان دهد نماز باطل میشود (باید مشغول به ذکر نباشد) اما سر را (به هیچ وجه)نباید تکان دهد (به تاسی کردن از امام حسین(علیه السلام) که سر بندگی برنداشت تا سر از بدن مطهرش جداشد)زیرا باید سجده به درگاه خداوند، کامل باشد.
برکات نماز مقبول
با اين احاديث گرانمايه از كلام گوهربار اولياء دين بهتر ميتوانيم معني حقايق طهارت و ملكوت صلوة را دريابيم. در عدد ابجد كلمه صلوه (=131) دقت فرمایید! اگر الف مقصوره روي حرف لام را اضافه كنيم ميشود 132 که برابر است با نام مبارك محمّد(ص) با ميم مشدد و اگر ارقام 132 را با هم جمع كنيم ميشود 6 (6=2+3+1) که برابر است با حرف (و) ؛ اين حرف در ادبيات، حرفِ وصل است. پروردگار عالم در آيه 4 سوره مباركه حديد ميفرمايد:هوالذی خلق السموات و الارض فی ستّة ایام(اوست خدایی که آسمانها و زمین را در 6 روز بیافرید). و در كلام مباركش كه ميفرمايد "انّا لله و انّا اليه راجعون" "همه از خداییم و به سوي او باز ميگردیم" و عدد حرف و=6 يعني دنيا است. از نبي اكرم(ص) نقل شده كه دنيا مانند پلي است كه از يك طرف ، وارد و از طرف ديگر آن خارج ميشويد. بنابراين مخلوقات در دنيا (و حتي خود دنيا) فاني است.
به قول پيامبر اكرم(ص) "الصلاة عمود الدين" نماز ستون دين است و فقط در دنيا ميتوانيم نماز را بپا داريم يعني فقط در دنيا ميتوانيم ستون خيمه دين خود را براي آخرت بلند كنيم و محكم كنيم . پس هر چقدر نماز صحيحتر و كاملتر و خالصتر باشد ، ستون هم محكمتر است. امام صادق(ع) ميفرمايد: "لا أعلم شيئاً بعد المعرفة باالله افضل من الصلاة" (چيزي را بعد از شناخت خدا ، برتر از نماز نميشناسم)
و رسول اكرم(ص) ميفرمايد: اولين چيزي كه بر بندگان واجب گرديده است نماز است و آخرين چيزي است كه در هنگام مرگ باقي ميماند، اول چيزي كه از بنده حسابرسي ميشود نماز است پس اگر اهميت وقت نماز مورد قبول واقع نشود كارها بر او سخت خواهد بود. آنقدر نماز در اسلام اهميت دارد كه امام علي(ع) جنگ و جهاد (درميدانهاي نبرد با دشمنان دین و قرآن) را براي احياء اين فريضه معرفي ميكند. مثلا ایشان(درجنگ صفين) همانطورکه مشغول نبرد بودند ، ضمناً مراقب وضع خورشيد و زمان نماز هم بودند.
وقتی پروردگارعالم ميفرمايد: "قد اقمت الصلوة" (هر آينه نماز را بپا داريد) يعني چه؟ بپا داشتن نماز ، آن است كه حق ادا شود. يك احتمال ميفرمايد تمام كتاب مبارك قرآن ، 2 ركعت نماز مقبول است زيرا همانطوركه ميدانيد در 4 سوره مباركه آن سجده واجب است(2 رکعت نماز شامل 4 سجده است) و تمام نماز يك پيام دارد: "تنهی عن الفحشاء و المنكر". از اولياء گرانقدر است كه هر كس 2 ركعت نماز مقبول در تمام عمرش داشته باشد انشاءالله آن نمازِ مقبول ، تمام گناهانش را شفاعت ميكند. نماز ، يك روح دارد و يك جسم. ظاهر نماز و انجام تمام تكاليفش به طور صحيح ، جسم نماز است. توجه قلبي و خضوع و خشوع و رسيدن به حقيفت نماز و رضاي خدا و رسيدن به قرب پروردگار بي همتاي خويش ، جان و روح نماز است. آنگاه که مورد توجه و قبول و رضاي مولا قرار گيرد ، ثمرهاش تنهي عن الفحشاء و المنكر است و نتيجهاش ، بركت عروج به سوي اوست و ميوهاش دريافت رزقي است كه او ميفرمايد: عند ربهم يرزقون . لا خوف عليهم و لا هم يحزنون .
از امام صادق علیهالسلام پرسيدند چگونه بفهميم نماز ما مورد قبول واقع شده است؟ ايشان فرمودند: "ببين چقدر از گناه ، برائت داري و چقدر كارهاي غلط (از ديد قرآن) را كنار گذاشتهای و اصلاح كردهاي و چقدر دوست داري به تعالي و كمالات روحاني برسي. پس خود قياس كن". مؤمن بايد ساعت تمام كارها و اموراتش را با ساعت اول وقت نمازهايش ميزان كند آنگاه نقطه عقربههای ساعت عمرش در محور رضاي خدا ميچرخد وهرگز به صورت عمد،نافرماني نميكند.
بنابراين تمام عمر يك انسان ، يك روز است و شايد يك نماز! و اگر مؤمن تمام همّتش براي بجا آوردن و به دست آوردن نماز مقبول باشد آنگاه نماز، امام عملهايش ميشود اما به شرط اينكه پيشوايش ، امام زمانش باشد و راهش ، مهدويت به سوي او!
همانطوركه در حديث گفته شد صورت مؤمن، صورت زيباي نمازش ميباشد. هنگاميكه مؤمن از دنيا ميرود نماز(البته نمازي كه تنهی عن الفحشاء و المنكر شود) ، تمام خطرات اطراف او را از بين ميبرد و در جلو جنازهاش حركت ميكند و تمام مشكلات را از سر راه برميدارد. پوشش عافيت او ميشود، قبل از اينكه او را به خاك سپارند. نماز مقبول ، جايگاهش را زينت و زيور ميدهد و بسترش را نرم و آرامشبخش ميگرداند و براي او مونس مهرباني ميباشد و تا قيامت ، نداي لا خوف عليهم و لا هم يحزنون را برايش تداعي ميكند. نماز ، نور قبرش و در صراط ، نور راهش ميشود، اينگونه
ظلمات و سختيها را كنار ميزند، نورش بدون ظلمات است و سوختي دارد(چون به رضاي ربّ العالمين رسيده) که هرگز تمام نميشود. آنگاه كه صور اسرافيل(ع) در قيامت زده ميشود، به اذن الله همه بندگان سر از خاك برميدارند آنگاه نماز، صورت نوراني و با آبروي مؤمن ميشود كه صورتش (70000) برابر نورش از خورشيد درخشانتر است. نماز در تمام صراط ، مركبش ميشود و با سرعت نور او را به بهشت ميرساند. از خداوند مهربان ميخواهيم در اين دنيا ، تا اين توفيق را به ما نداده ما را از دنيا نبرد. انشاءالله
برخی از آثار نماز براي انسان:
1- نماز سدي در برابر گناهان آينده است همانطور كه روزه سپر آتش جهنم است.
2- نماز مقبول ، ايمان و تقواي انسان را تقويت ميكند.
3- نماز ، غفلت زدا است.
4- نماز دائماً با نيت رضاي خدا (قربتاً الي الله) در تمام كارها ، ما را متوجه رضاي حق ميسازد.
5- نماز ، خودبيني و كبر را در هم ميشكند و انسان را از خودبيني به خدا نگري وا ميدارد.
6- و خلاصه اثر كامل نماز مقبول ، انسان را از تمام ابعاد حيواني جدا ساخته و به هدف آفرينش پروردگارعالمیان كه مقام خلیفة الهی است ميرساند و زيبايي جمالش را تنهي عن الفحشاء و المنكر ميسازد يعني تمام نقايص ايشان برطرف شده و به درجه وسع خود كامل ميشوند.
به همين دليل حضرت مولي الموحدين اميرمؤمنان علي بن ابيطالب(ع) در حديث معروفي كه فلسفه عبادات اسلامي در آن منعكس شده بعد از ايمان ، نخستين عبادت را كه نماز است با همين اهداف تبيين ميكند و ميفرمايد: "فرض الله الايمان تطهيراً من الشرك و الصلوة تنزيها عن الكبر" خداوند ايمان را براي پاك سازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاك سازي از كبر.
7- نماز وسيله پرورش فضايل اخلاقي و تكامل معنوي انسان است. در حديث مباركی از پيامبر(ص) است كه فرمودند: "الصلوة معراج المؤمن". نماز مركب حركت روحي و جسمي انسان است از عالم ماده به عالم ملكوت و معنويات و سير من الخلق الي الحق و براي عارفان و متّقين ، مِن الحق الي الحق ميباشد.
8- نماز به ساير اعمال انسان ارزش و روح ميدهد.و در حديث مبارك دیگری از امام علي(ع) است که میفرماید: "الصلوة قربان كل تقي". نماز وسيله تقرب هر پرهيزگاري است. و در جای دیگر فرمودند: نماز، پردههاي غرور و خودخواهي را كنار ميزند، تكبر و برتري جویي را در هم ميشكند.
9- نماز ، روح اخلاص را زنده ميكند و تكرارش در شبانه روز براي جدا سازي حق از باطلهاي اطراف ماست.
10- اگر نماز در ما ملكه شود ، صورت فرقان است. در حديث معروفي است زماني كه فرق مبارك مولاي متقيان به زهر جفا و شمشير اشقي الاشقياء ابن ملجم مرادي (لعنت الله عليه) شكافته شده بود حضرت سفارش فرمودند به امام حسين(ع)"الله الله الله في الصلوة فانها عمود دينكم" خدا را خدا را خدا را ، درباره نماز چرا كه نماز ، ستون دين شماست. امام صادق(ع) فرمود: " أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ. "نخستين چيزي كه در قيامت از بندگان حساب ميشود ، نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول ميشود و اگر مردود شود سائر اعمال او نيز رد ميشود".
*پس نماز يك روح دارد و يك جسم. جسم نماز، پرچم پُرافتخار احكام و مسائل نماز و آثار نماز و واقعيات آن است که بايد در تمام ايام و روزها و سالهاي زندگي ما در جواني و پيري و سلامتي و بيماري و شادي و مصيبت برافراشته باشد و روح نماز ، مجراي معنويات و سير و سلوك و رسيدن به فناي الي الله و سلم و سلام و در آخر "حج" واقعي و فناي الي الله به "هو" رسيدن است كه اين روح ، هرگز از ما جدا نميشود. شما ببينيد ما در هنگام زيارت قبور معصومين(ص) ، با نماز به زيارت اين عزيزان واصل ميشويم و گرد حرم اين بزرگواران همه با طهارت وارد ميشوند ومشغول نماز و دعا و مناجات و راز و نياز هستند و انشاءالله روح و جسم نماز مقبول ائمه(ص) واسطهی اجابت دعاهای ظاهري و باطني زیارت کنندگان میشود.
امام علي(ع) فرمودند: نمازگزار را سه بهره باشد؛اول آنکه فرشتگان از زير پايش تا اوج آسمان او را در بر ميگيرند. دوم آنکه نيكي از سر تا پايش را فرا گيرد. سوم آنکه فرشتهاي در طرف راست و چپ او قرار گيرد، پس هرگاه روي گرداند پروردگار تبارك و تعالي فرمايد آيا به كسي بهتر از من روي كردهاي؟
سوره مباركه مومنون آيه 1 و 2 "قد افلح المؤمنون"( به يقين مؤمنان رستگارند)، مؤمن كسي است كه همتي دارد از دنيا بهتر و بالاتر و مرادي دارد از عقبي برتر و اشتهايي وافر به ديدار مولا دارد. " الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ" (كساني كه در نمازشان خاشعاند) خشوع در نماز ، گوهري است نفيس و كيميايي است كه هر چه فساد باشد را اصلاح مینماید.
امام رضا(ع) فرمود: حكمت آثار نماز اينست: اقرار به ربوبيّت خداوند و شريك نگرفتن براي او، ايستادن در پيشگاه جبروت الهي با خشوع و خضوع و افتادگي و اعتراف و درخواست بخشش گناهان گذشته ، صورت نهادن بر خاك در هر روز براي بزرگ داشت خداوندجلّجلاله، تا به ياد او نه فراموشكار و نه گردنكش بلكه فروتن و متواضع و خواهان و مشتاق فزوني دين و دنياي خود باشد. در حديثي از امام صادق(ع) آمده است كه در تفسير جمله " و لذكرالله اكبر" فرمود: "ذكر الله عند ما احلّ و حرّم". ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام يعني ياد خدا بيفتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد.
نماز وسيله شست و شوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است. چرا كه خواه و ناخواه نماز، انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته ميكند. لذا حديثي از پيامبر(ص) روایت شده که ايشان از ياران خود سؤال فرمود:و لوكان علي باب دارالحد كم نهر و اغتسل في كل يوم منه خمس مرات اكان يبقي في جسمه من الدرن شيء؟ قلت لا, قال: فان مثل الصلاة كمثل النهر الجاري كلما صلي كفرت ما بينهما من الذنوب. « اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او ميماند؟در پاسخ عرض كردند: نه. فرمود: نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان كه انسان نمازي ميخواند گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان ميرود».
و حضرت فرمود: پاكيزگي ، كليد نماز است. به اين ترتيب جراحاتي كه بر روح و جان انسان از گناه مينشيند با مرهم نماز، التيام مييابد و زنگارهايی كه بر قلب مينشيند زدوده ميشود.
بنام پروردگارم که سر اسماء اعظم خود را با سه حرف "الف"، "س" و "م" (اسم) فاش کرد. که عدد ابجد این سه حرف "101" است و از مجرای ولایت "با" و رسالت "سین" ظهور دارد (بسم).