تعریفی از عدد7 و 70

*عدد 7 متعلق به حرف ز است که طبیعت بادی غربی دارد و در دسته حروف آبی یا ماییه است و ملکش حضرت سرفائیل است. جمع اعداد از 1 تا 7 برابر28 می‌شود : 28=7+6+5+4+3+2+1 {28=غ=1000. رجوع شود به توضیحات عدد 28 در کتاب مهندسی خلقت} *7 سوره مبارکه قرآن با حم شروع می‌شود. در بین 28 حرف ، 7 حرف صفت استعلا دارند. *عدد ابجد کلمه هفت=485 است که برابر با عدد ابجد نام مبارک خدای مهربان به نام متطول  یعنی ای کسی که حمد تو ، عظمت تو، قدرت تو ، رحمت و تمام اسماء و صفات تو بر همه‌ی مخلوقاتت کشیده است. مثل ایام هفته که ما دایماً در هفته غرق هستیم و هرگز نمی‌توانیم از آن خارج شویم. جایگاه عددی کلمه هفت= 44 است که برابر با عدد ابجد کلمه مَد می‌باشد و مد یعنی ادامه‌دار و دایمی همانطور که از ظاهر و باطن معنا ، مد را می‌بینیم (مثل 7 روز هفته) ، معنای دیگر  مد ، مثل علامت بالای حرف الف (آ) و اسم مبارک سرمد یکی از اسماء نورانی خداوند است. و قرآن ( تنها کتابی که کلام الله است ) در عدد 7 آیه سوره مبارکه حمد غرق است. یعنی حمد ؛ مَدِّ بالای همه‌ی کتب آسمانی می‌باشد. و وجود مبارک پیامبراکرم (ص) هم که حامل و آورنده قرآن مجید و خود ، صاحب باطن سبع مثانی می‌باشد ، در خلقت ، جلوه‌ی اسم مبارک سرمد پروردگار عالم است.                                                                                                 

اگر ارقام 485  را با هم جمع کنیم می‌شود17 یعنی هفت روی ده ، باطن حمد الهی و باطن ربیع در روز تولد پیامبر(ص) و امام صادق(ع) (در17ربیع‌الاول) و نیز 17 رکعت نماز روزانه (خوب دقت کنید) . 17 ، جایگاه عددی حرف(ف) است که عدد ابجد آن برابر80 بوده و از طرفی عدد ابجد کلمه "وجه الله"=80 است ، یعنی نماز ؛ وجه الله باطنی و ربیع ؛ وجه الله ظاهری است. 

*عدد ابجد کلمه "سبع" می‌شود 132 (عدد 7 در زبان عربی، سبع خوانده می‌شود) که 132،برابر با عدد ابجد نام مبارک محمّد(ص) با حرف (م) مشدد ، در واقع بقول قرآن کریم سبع مثانی یعنی باطن حمد و7 تا ، 2 تا می‌باشد. نام آسمانی پیامبر(ص) ؛ احمد(ص) و نام زمینی ایشان ؛ محمد(ص) است که ریشه‌ی هر دو نام مبارک ، حمد می‌باشد پس آقا خود ، صاحب 2 تا 7 تا یعنی سبع مثانی است. با معنایی که در جایگاه عددی کلمه هفت(=44) شد چه زیباست که در عظمت نماز خوب فکر کنیم ، زیرا که نماز ، مقام سرمد همه‌ی عبادات است.

هر روز از هفت روز ایام هفته به یک یا چند معصوم(ص) تعلق دارد. چنانچه هفته ، 7 روز است اما به14 نور مقدس(ص) متعلق است ، اگر خوب توجه کنید هفته به عدد، تا 5 یعنی پنج‌شنبه خوانده می‌شود یعنی عدد 14 در جمع ارقامش می‌شود 5 (5=4+1). جالب‌تر اینکه روز اول هفته(شنبه) ، متعلق به وجود مبارک حضرت محمد(ص) و روز آخرهفته(جمعه) ، متعلق به وجود مبارک امام زمان به نام (م ح م د) است ، پس کلّ هفته در باطن ، بین دو نام مبارک محمد(ص) قرارگرفته که در ریشه ، همان 2 تا حمد می‌شود یعنی 2 تا 7 تا ؛ سبع مثانی! اما اگر درکلمه"سَبُع" دقت کنید این کلمه یعنی درنده و صفت حیوان درنده به معنای حرام گوشت است.چرا ! چون در هفت ماند و در مثانی، ورود ندارد . پس جهنم هم هفت طبقه یا دَرَکه دارد زیرا جهنمیان در حیوانیت ماندند که جایگاهشان در طبقات هفتگانه جهنم است. پس بکوشیم به شکرانه نعمت عظمای وجود مقدس 14 معصوم(ص) که ریسمان حبل الله هستند ، دایماً تمسک داشته باشیم و از خداوند کریم بخواهیم که آن و لحظه‌ای  ما را به خودمان وانگذارد.آمین                                                          

*جایگاه عددی کلمه دنیا = 29 است. اگر 2 را از 9 کسر کنیم برابر با هفت خواهد شد.7=2-9 که تفسیرمجمل آن به این شرح است: معرفت این عدد ، برای انسان‌های در قید حیات است . راز امتحان سخت دنیا و قبول شدن در آن مخصوص بندگان مؤمنی است که در زیر هشتی رضای خدا رو سفید شوند. به شرط آنکه بنده ، خود را در دنیا مسافر ببیند و خالق خود را بشناسد و بندگی را با تمام وجود در طول عمر خود قبول کند. *عدد هفت در اکثر ادیان عدد مقدسی است. و زیباترین وجه آن را پیغمبر(ص)  در حدیثی برای قرآن فرمود: "قرآن دارای ظاهر و باطن است. در باطن قرآن ، هفت بطن نهفته است و تمام هفت بطن قرآن در هفت آیه سوره مبارکه حمد جمع است و تمام هفت آیه در بسم الله الرحمن الرحیم و تمام آن در هفت حرف بسم الله و تمام بسم الله در باء بسم الله است که حرف باء هم هفت صفت دارد و تمام حرف باء در نقطه زیر باء جمع است." امیرالمؤمنین(ع) حجت الله اکبر می‌فرماید:"انا نقطة تحته الباء. من نقطه زیر باء هستم". کسی است که پروردگار عالم از نور مبارکش عالم کرسی و هر آنچه در کرسی است را خلق کرد. "کرسیه السموات و الارض و ما فیهن و ما بینهن" یعنی ملکوت هفت طبقه آسمان‌ها و هفت طبقه زمین و آنچه در آنهاست و آنچه میان آنهاست از نور وجود ایشان خلق کرده است. امام علی(ع) ،  نور ملکوت است و ملکوت ، قائم بر وجود حق اوست. ذره‌ای در دنیا نیست که خالی از ملکوت باشد و نه منهای علی(ع) ! این ملکوت هفتگانه ، در وجود هر انسانی به هفت نفس نورانی و انسانی که همان نفوس آسمانی هستند ، متجلی شده است. همان طور که جهنم هفت درکه دارد ، هفت نفس رذیله هم به نام‌های نفوس سبُعیه یا حیوانی که مناسبت با زندگی جسمی انسان دارد اگر صحیح استفاده شود لازمه حیات دنیا هستند و خیر محض می‌باشند. چون باید با بدن حیوانی در این دنیا از نفوس رذائل بگذریم و به نفوس انسانی برسیم . اگر این نفوس حیوانی به غلط استفاده شود نفوس نورانی را از بین برده و هبوط در حیوانیت می‌کنند. *زیباترین عبادت ، سجده است. هفت موضع وجود انسان باید بر زمین بیاید و مخصوصا سر روی تربت باشد. آنگاه از پروردگار خود بخواهد "سبحان ربی الاعلی و بحمده" " پاک و منزه است پرودگار من حمد و ستایش مخصوص اوست که او ربی الاعلی است و هر لحظه جماد را به نبات و نبات را به حیوان و حیوان را به انسان تعالی وکمال می‌دهد". هان ای انسان! در سجده واقعی بندگی و اطاعت از اوست که به عمل انسانی ترفیع می‌گیریم. این هفت موضع را مساجدِ وجود می‌نامند. تحت توجه کامل در بندگی از باطن آیات هفتگانه سوره حمد ، انسان در زیر هشتِ امتحان عمل قرار می‌گیرد. چراکه انسان مؤمن قرآن را بر سر خود تاج قرار می‌دهد ؛ در اصل  ، هفتِ کتاب در آیات سبعه روی سر او هشت می‌شود و هشت ، مجرای رضای خداست.  در این صورت لحظه‌ای نیست که در محضر او نباشیم و در زیر سقف هشت مانند گنبد رضای او دائما می‌مانیم تا قبولی خود را در زمان موت بگیریم و از آنجا زیر ظلّ رحیمیّت پروردگار عالم قرار بگیریم که برای همیشه؛ "لاخوف علیهم و لا هم یحزنون" بشود. انشاءالله پس در اصل 7 موضع وجود انسان کسره واجب به خود می‌گیرد به شرط آنکه 7 نفس نورانی در وجودمان ساجد و باز هم به شرط اینکه 7 درِ رذیله وجودمان را که باز کننده جهنم است ببندد. رویهم می‌شود 21 سجده . 21 حرف در حروف الفبا که 28 حرف است ، صفت استیفال (طلب پایینی کردن) دارد و 7 حرف صفت استعلا (ص، ض، ط، ظ، خ، غ، ق) و باطناً اگر نفوس عالیه بخواهند با آن حروفِ استعلا به اعلا بروند و درجه آدمیت بگیرند و مورد رضای مولای خود شوند شرط آنست که 21 سجده‌گاه ظاهری و نفسی و قلبی خویش را خاضع کنند و باز جالب است که در سوره مبارکه حمد ،  7 حرف نیامده است که این حروف را حروف سبعه می‌گویند(ش، ظ، ز، خ، ث، ف، ج) و این حروف ، ظلمانی هستند. *هفتمین سوره قرآن کریم از نظر ترتیب نوشتاری ، سوره مبارکه اعراف و شامل 206 آیه است و هفتمین سوره که به قلب مبارک پیامبر(ص) نازل شده ، سوره مبارکه تکویر و شامل 29 آیه می‌باشد. جزء 7 قرآن مجید با آیه 83 سوره مبارکه مائده(و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول...)شروع و به آیه 110 سوره مبارکه انعام(و نقلّب افئدتهم و ابصارهم ...)ختم می‌شود.  *ما همواره در هفت هستیم. عدد ابجدی سوره حمد 52 است (حمد=52) یعنی پنجاه و دویی که هفت آیه دارد. یک سال 52 هفته است یعنی 52 تا 7 مرتبه که برابر با 365 روز است. سوره مبارکه حمد را سبع المثانی می‌گویند. آیات این سوره مبارکه دو قسمتی است. و به قولی دیگر نیمی از آیات مبارک معرفی پروردگار عالم به بنده است و نیمی دیگر درخواست بنده از پروردگار عالم است. پس سبع المثانی می‌شود: هفت تا دو تا  یعنی چهارده. جمع عددی 365 برابر با 14 است یعنی14=5+6+3. یعنی همان سبع مثانی.

*همانطور که می‌دانید انسان در بلوغ هفت به مدرسه می‌رود (7سالگی) و توفیق یادگیری و زیر دست استاد نشستن و تربیت شدن را می‌گیرد. چنانچه ماه مهر هفتمین ماه سال است و با خودش مهر واقعی را می‌آورد ، در حالیکه بچه‌ها از دامن مهر ظاهری مادرشان جدا می‌شوند و پدر و مادر با محبت واقعی پول خرج می‌کنند و زحمت می‌کشند و با اینکه برایشان سخت است فرزند را از خود جدا می‌کنند تا او به باطن محبت آنها یعنی تعالی پیداکردن و یافتن خودش ، راهش و آینده‌اش برسد. *در اعداد ابجد ؛ سه عدد هفت ، هفتاد ، هفتصد برابر با حروف به ترتیب ز= 7، ع= 70 و ذ=700 است. حرف ز ، صفتش جهر است و آن کتاب عمل است هر کس به میزان زحمت و سعی و کوشش خود کتاب شخصیت و جایگاه مقامش را در دنیا و آخرت معلوم می‌کند و آن آشکار است مانند دکتر، مهندس ، کارگر و غیره. اما حرف عین از حروف استعلاء است یعنی در کنار اینکه کتاب ظاهر خویش را شامل می‌شود ، درجه کیفیت و خلوص عمل را به مرتبه بالای خود می‌رساند. حرف ذال 700 است یعنی جایگاه کسانی که مرتبه خود را در باطن کتاب و عمل خویش پیدا کرده و می‌کنند که بهشت یا جهنم را نشان می‌دهد. جایگاه این سه حرف بدین صورت است: دنیا  ، حرف "زا" و برزخ  ، حرف "عین" و قیامت ، حرف "ذال" است. هر عالم از عالم دیگر وزین‌تر و پر محتوا تر می‌باشد. * باب اعداد از نظر صورت گرفتن تا عدد 7 است .عدد 8 ، همان عدد 7 است که صورت عکس آنرا دارد ، به عدد 9 ، عدد یک می‌آید و 8 بر سر آن 9 قرار می‌گیرد و می‌شود 9 . عدد عشر ، 10 است و آن حقیقت یاء اسم حسین(ع) است که یک خودش و 9 فرزند دروجودش می‌شود 10  ؛ عشر عالم که کلّ یوم عاشورا و کلّ الارض کربلا است.

* باطن عدد7 به وجود امیر ملک و ملکوت امام علی(ع) همانطورکه قبلا اشاره شد پیامبرعظیم الشان اسلام ؛ حضرت محمد(ص) فرمودند: کلّ محتوای قرآن در سوره‌ی مبارکه حمد قرار دارد . که شامل 7 آیه است . این آیات را سبع مثانی می‌گویند(طبق آیه 87 سوره مبارکه حجر) . بعد حضرت می‌فرماید: کلّ سوره‌ی حمد در آیه مبارکه بسم الله الرحمن الرحیم است (که 19 حرف است و 10=9+1 ). فقط در سوره‌ی مبارکه حمد، بسم الله یک آیه محسوب می‌شود که این نشان دهنده‌ی عظمت این سوره مبارکه است.  و حضرت در  ادامه می‌فرمایند: کلّ محتوای سوره در 7 حرف بسم الله جمع می‌شود و کلّ محتوای بسم الله در حرف (ب)است{ این حرف 7صفت دارد}. مجددا می‌فرمایند :کلّ محتوای قرآن کریم در نقطه‌ی زیر بسم الله است و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع) نقطه زیر بسم الله است که امام علی(ع) خود نیز فرمودند:انا نقطة تحت الباء (من نقطه زیر باء هستم) . زیرا اوست که ارباب ملکوت 7 آسمان  و 7 زمین ، مربی ملکوت و4 ملک مقرب است که از نور مطهر او خلق شده‌اند که همان اعداد 10=4+3+2+1 می‌باشد و عدد ابجد نام مبارکش 110 است که 100=عدد ابجد حرف قاف یعنی نگهدارنده ، و او نگهدارنده‌ی عدد10 می‌باشد. پس خوب فکر کنید تا امام خویش را بشناسید . کلام در وصف ایشان قادر به تکلم نیست ، او ناطق کلام الله است  و او نطق الله است! به وجود ایشان ، خدای مهربانمان را می‌شناسیم و از این عالم سفل به مرتبه‌ی اعلای انسانی و بندگی خداوند سبحان می‌رسیم . پروردگار عالم فرمود: من اعلا هستم و از نام خود ،  نام او را علی(ع) گذاشتم. *عدد ابجد کلمه احکام=70  و احكام ، نوري است از جانب خداوند رحمن و رحيم كه دل ظلمات ليل دنيا را مي‌شكافد و به قلوب مؤمنين عمل كننده‌ی احكام وارد و چشم دل آنها را بينا و گوش دلشان را شنوا و به قلوبشان حيات طيب عنايت مي‌فرمايد به شرط اينكه براي رضاي مولا و هدف ، رسيدن به قرب او باشد. و جايگاه عددي کلمه احكام= 34 که برابر عدد ابجد كلمه دل است ، واقعاً در جايگاه حقيقي‌اش تجلي مي‌كند! زيرا اگر دل خاضع و خاشع و تسليم باشد ، تمام اعضاي بدن سالم و مطيع مي‌شوند ، آنگاه است که دل مي‌شود طاهره. جمع ارقام 70  می‌شود 7 (7=0+7) و جمع ارقام 34 هم می‌شود 7 (7=4+3) .7  ، عدد سبعه و حمد پروردگار عالم است و 2 تا 7 ، سرّ اطاعت باري تعالي است كه همان 2 سجده‌ی كامل مي‌شود.